سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان

بعد از اعمال حج از مکه به سمت مدینه برمیگشت ...

در راه مردی را دید که در کنار مردار الاغی گریه میکند و با خودش حرف میزند و میگوید : حالا چطور وسایلم را به شهرم برسانم ...

اطرافیانی که با امام بودند آن مرد را شناختند و خدمت امام عرض کردند : آقا جان این مرد از دوستان و محبین شماست و خراسانی ست ...

امام نزدیک مرد شد و به او گفت : ارزش ما در نزد خداوند از گاو بنی اسرائیل بیشتر است و با گوشه ای از اندام آن گاو مرده زنده شد ...

با پای راستش ضربه ای به آن مردار زد ...

الاغ بدون معطلی از جای بلند شد و آن خراسانی وسایلش را سوار کرد و همراه امام به مدینه رهسپار شد ...

بحار الانوار / جلد 50 / صفحه 185


[ دوشنبه 91/3/1 ] [ 11:7 عصر ] [ شبر ] [ نظرات () ]

هاشم ابن زید تعریف میکند : خدمت امام علی النقی علیه السلام بودم که شخص کوری را آوردند و و حضرت او را شفا داد و با چشم بینا از خدمت حضرت خارج شد و خودم دیدم که حضرت با گل چیزی شبیه پرنده ساخت و در آن دمید و آن گل تبدیل به پرند ه شد و به آسمان پرواز کرد .

خدمت حضرت عرض کردم شما با عیسی ابن مریم فرقی ندارید . حضرت فرمود : من از عیسی هستم و عیسی از من است ...

بحار الانوار / جلد 50 / صفحه 185


[ دوشنبه 91/3/1 ] [ 6:33 عصر ] [ شبر ] [ نظرات () ]

شش ساله بود که او را از پدرش امام جواد علیه السلام جدا کردند و در قصری نزدیک مدینه محصور نمودند .

معتصم دستور داد معلمی که کینه اهل بیت در دل دارد برای او بگمارند .

" جنیدی " انتخاب شد .

مدتی نگذشت جنیدی را دیدند که اعتراف به علم سرشار این کودک مینمود .

چند روز بعد او را دیدند در حالی که میگفت : بخدا او بهترینِ اهل زمین است و سپس ولایت ایشان را پذیرفت و از شیعیان امام هادی علیه السلام شد ...

متن کوتاه تر داستان مخصوص پیامک : شش ساله بود که او را در قصری محصور کردند و"جنیدی"که کینه و دشمنی اهل بیت را در دل داشت به معلمی او انتخاب کردند.چند روز بعد جنیدی ولایت ایشان را پذیرفت و از شیعیان امام هادی علیه السلام شد. (3 پیامک)


[ یکشنبه 91/2/31 ] [ 4:58 عصر ] [ شبر ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

مرغ باغ ملکوتم ...

طلبه ای عادی هستم که شانزده سال فیض حضور در لشکرگاه امام زمان را دارم و از دار دنیا یک دل عاشق دارم و یک امید و آن هم خدمت به اسلام و کشور اسلامی
تـــــکــبـیـر
تکبیر فریادی برای بیداری کسانی که بزرگتر از او کسی را میپرستند ... و فریادی برای رهای از هرچه غیر اوست ...

بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 282957