پيام
+
خيلي *ناز* داشت *چه چه* ميزد و ميخوند، با کلي تحرير ...
چند تا *بالشت* هم،روي هم انداخته بود و بهشون *لم* داده بود.
*چشماشو* بسته بود و شديد رفته بود توي *حس*
*يه دفعه* اون *فرشته* اي که هميشه همراهمه دوباره سر و کلش پيدا شد ...
*استکان کمر باريکِ پرِ چاييِ داغ* رو برداشتم و رفتم به طرفش ...
.
.
.
*چايي درماني* :)&nbsp http://takbir.parsiblog.com/Posts/58/
.
.

هواي مهتاب
93/1/28
ياسيدالکريم
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و نگار چيست؟ .. شبر کجاست؟ گو سبب انتظار چيست.
شبر
به به! ميبينم که اهل باغ و نگار شدي !!! =) B-) :D
ياسيدالکريم
قرار من توعي شبر.. اي نگار کم پيدا :)
شبر
آفرين. حالا يه ذره در فراق من شعر بگو و گريبان چاک بزن ببينم :)
هواي مهتاب
:)