پيام

شبر
91/12/1

+ *فيد آزاد انديشي :)* *التزام به ولايت فقيه* بايد يک *التزام عملي* باشد. يعني ممکن است ما در مواري *نظري مخالف* با *نظر رهبري* داشته باشيم. اما در عمل *تابع* هستيم و *بايد* هم تابع باشيم. در *خيلي از جاها* ممکن است *نظر ما* منطبق با *نظر رهبري* نباشد و قانع نشده باشيم اما *مهم* اين است که ما در *عمل* ؛ *اطاعت* مي کنيم. . . *صـــرف نــظـر* از شخصيت جناب *آقاي علي مطهري* نظرتون نسبت به اين حـرف چيه؟

*ميثم* 91/12/3

انظر الي ما قال و لا تنظر الي من قال

يعني فرمايش شما اينه که اين حرف ،حرف خوب و متينيه ؟

نظرم خوبه:)

ممنون.خيلي خوبه که خوبه :)

من کلا نظري در مورد سياست ندارم:)

نميشه که آدم خلاف نظر خودش عمل کنه ، بايد ببينه کجا اشتباه کرده

ممنون محمد جان :) خوبه ديگه

خواهش حاج اقا

طرز حرف زدنشون که هميشه اينطوريه، خودشونم اصلا قبول ندارم

*نوچ نوچ نوچ اصلا بحث شخصيت رو نداريم !!!* فقط حرف رو ميخوايم بسنجيم و قيمت گذاري کنيم

*جناب گلرخي* حق رو هرکسي همون طوري که خودش ميفهمه و تحليل ميکنه قبول داره / چطور ميشه به تفکر مبتني بر حق رسيد ؟

خودتون فرموديد در مورد خودشون نظرتون چيه

منتظرم ببينم بقيه چي ميگن اونوقت نظر ميدم بعنوان نظر نهايي(آيکن اعتماد بنفس)

متن فيد تغيير کرد :-o

بِسْمِ اللَّهِ إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا *نَشْهَدُ* إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ *وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ* وَاللَّهُ *يَشْهَدُ* إِنَّ الْمُنَافِقِينَ *لَكَاذِبُونَ*/ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ /هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا (منافقون)

به نظرم کسي حرفش غير از عملش باشه اگر اينطوري باشه نميتونه بعضي جاها طبق حرفش عمل کنه. فکر و عمل مکمل همديگر هستند و روي هم تاثير دارند.

؟ چه فيد جالبي!

چه فيد جالبي! - هادي قمي

چرت گفته ، معمولاً خودشم نميفهمه چي داره ميگه :)

استدلال هاي ابوموسي اشعري در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام را بخوانيد در قضاياي جنگ جمل و صفين و حکميت ! امان از کم بصيرتي ! ا

فلا و ربک لا يومنون حتي يحکموک فيما شجر بينهم ثم لا يجدوا في انفسهم حرجا مما قضيت و يسلمو تسليما/نساء(65)

افرين دالاهوي بزرگوار و احسنتم شيرازي اررجمند

بد نيست

*آقا . خانم* ؛ بحث فيد شخصيت شناسي آقاي مطهري *نيست* و در محيطي مثل پارسي بلاگ که آقاي مطهري موافقيني نداره تحليل شخصيت ايشون بي انصافيه / لطفا فقط راجع به فرمايش ايشون نظرتون رو بفرماييد

من نظر نميدم چون چيزي نميدونم . ممنون از زحمات شما جناب شبر

حرفه خوبيه....موافقم با اين حرف!...آدم با رهبري اختلاف نظر داشته باشه و در عمل تابع باشه و ازشون اطاعت کنه،بهتر از اينه که در کلام خودش رو تابع بدونه ولي در عمل عکسش رفتار کنه!

در مورد شخصيت آقاي مطهري هم بگم که من قبولشون دارم...چون به هيچ کس باج نميده...!

فتنه گرا که دارن لو ميرن....دارن خودشون رو نشون ميدن! مطهري تازه از فتنه گرا اعلام برائت هم کرده :)

من فتنه گر ديگه اي نميشناسم....!

مهندس جان مقصودشان انحرافي هاست ! فتنه ديگر کاربردش تمام شده , البته هنوز رسميت نيافته و دارد مرحله ي نهادينه شدن را مي گذراند

جناب يزدي سلام...از نظر من انحرافي ها همون فتنه گرا هستن...!

عليکم السلام مهندس جان ، عرض بنده با کاربر فتنه ، انحراف ... بود

حقير با اين کلام موافقم. که *اگر در جايي با نظر رهبري مخالف بوديم بايد تابع باشيم. و دم از نظر خودمان نزنيم . نظر رهبري را تبيين کنيم و از آن دفاع کنيم . و هکذا *

سلام سياسيش نکن :) در کل من فکر ميکنم اين يارو زياد چرت ميگه :)

ممنون از تمامي بزرگواراني که نظرشون رو نسبت به اين کلام آقاي مطهري دادن گرچه از بزرگواراني که توهين کردن دلگير شدم

نظر بنده اينه که حرف ايشون بدون در نظر گرفتن نگاه گويندش و کردارش حرف دقيق و قابل تأمليه اما با خوندن اين فرمايش جناب گلرخي نسبت به اتقان حرف خودم شک کردم :

به نظرم كسي مثل حضرت عبد العظيم كه دين خودش رو به ولي عرضه كرده مي تونه بگه "منطق من" مبتني بر حق هست.برا همينه كه ما به ولي نياز داريم وگرنه اصلا نياز به ولي لزومي نداشت.....اولين قدم براي رسيدن به تفكر مبتني به حق ، حركت در مسير اطاعت است و سپس تبعيت يعني مطابق نظر عمل كردن بدون آنكه امري در كار باشد.كسي كه ميگه من مطيعم اما نظر رهبر رو قبول ندارم اين تناقض هست: ) - زندگي كارواني

هادي جان منظور از نظر مخالف داشتن ابراز نظر مخالفه ديگه ! اينکه آدم تو دلش نظر مخالفي داشته باشه که قطعا اشکالي نداره

طبق حديث اميرالمومنين تفکر بر رفتار تاثير ميگذاره. پس نميشه گفت در نظر و فکر مخالف اما در عمل مطيع هستيم و اين حرف ناشي از فکر اشتباه و غلط هست. در ضمن اين حرفي منافقانه نيست و به تفکرات خوارج بسيار نزديکتر ميباشد که به نوعي ميخواستند حرف خود را به ولايت تحميل کنند و يا ولايت بر فقيه داشته باشند...