پيام
+
گفت : مادر جان بيا ناهار بخوريم
پرسيد : ناهار چي داريم مادر ؟
گفت : باقالا پلو با ماهي
با خنده رو به مادر کرد و گفت : ما امروز اين ماهي ها را ميخوريم و يه روزي اين ماهي ها ما را مي خورند
...
چند سال بعد ... والفجر 8 ... درون اروند گم شد ...
...
مادر تا آخر عمرش ماهي نخورد ...
پرسيد : ناهار چي داريم مادر ؟
گفت : باقالا پلو با ماهي
با خنده رو به مادر کرد و گفت : ما امروز اين ماهي ها را ميخوريم و يه روزي اين ماهي ها ما را مي خورند
...
چند سال بعد ... والفجر 8 ... درون اروند گم شد ...
...
مادر تا آخر عمرش ماهي نخورد ...

غزل صداقت
91/8/19

محمد تقي خوش خواهش
يحتمل گيلاني بوده شهيد و احتمال زياد تر رودسري بوده
شبر
الله عالم
اعتقادي
سلام خيلي تحت تاثير قرار گرفتم ممنون
شبر
سلام / خواهش ميکنم جناب اعتقادي
ياسيدالکريم
اتوي شلوارشون بهم نميخوره اين جوري تو اين گلها؟؟
شبر
مرد حسابي اينا که مثل من و شما نيستن که غصه کثيف شدن لباسشونو و اتوشو بخورن / بازيشون که تموم شد ميدن فرشته ها براشون ميشورن
*پوريا*
اين نوشته اشنايه , فکر کنم جايي شنيدم , خب فيد توليدي نميشه !! , ولي بسيار تاثير گذار و قشنگ
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید