سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان

 

سدیر صیرفی نقل میکند که


به همراه مفضل ابن عمر و ابو بصیر و ابان ابن تغلب وارد خانه امام صادق علیه السلام شدیم.


ناگهان دیدیم که حضرت روی زمین نشسته است


در حالیکه مانند مادری که فرزندش از دنیا رفته باشد گریه میکند


و گونه هایش دگرگون شده است


و اندوه تمام وجودش را فرا گرفته است


و دیده گانش پر از اشک است


و این جملات را با خود زمزمه میکند :


سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی


سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ


فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی‏ عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا


إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِک‏



«اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده


و بسترم را بر من تنگ ساخته


و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.


اى آقاى من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدى پیوند داده،


و فقدان یکى پس از دیگرى جمع و شمار را نابود کرده است،


من دیگر احساس نمى‏کنم اشکى را که از دیدگانم بر گریبانم روان است


و ناله‏اى را که از مصائب و بلایاى گذشته از سینه‏ام سر مى‏کشد،


جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسّم است


و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر و سخت‏تر و ناآشناتر است،


ناملایماتى که با غضب تو در آمیخته و مصائبى که با خشم تو عجین شده است »



سدیر میگوید:


چون حضرت را در این حال دیدیم قلبمان چاک چاک شد


و به نظرمان رسید که مصیبت بزرگی به حضرت وارد شده است که این چنین میکنند.



نزدیک تر رفتیم و عرض کردم : آقا جان چه اتفاقی افتاده که اشک شما را روان کرده است ؟


حضرت آه سوزناکی کشید و



فرمود : امروز صبح در کتابی که اتفاقات گذشته و آینده در آن است


و در دست رسول الله صلی الله علیه و آله و اهل بیت اوست نگاه میکردم


و به فصلی از آن رسیدم که مربوط بود به امام قائم و میلاد و غیبت و تأخیر ظهور


و طول عمر شریفش و بلاهایی که به مومنین میرسد


و شک و تردیدی که به خاطر طولانی شدن غیبت در وجودشان ایجاد میشود



و با خواندن این مطالب چنان رِقَت و اندوهی وجود مرا فرا گرفت که به این روز افتادم ...



کمال النعمه و تمام النعمه (محمد ابن علی ابن بابویه) / جلد 2 / صفحه 353

 

 

 


[ دوشنبه 92/4/3 ] [ 9:48 عصر ] [ شبر ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

مرغ باغ ملکوتم ...

طلبه ای عادی هستم که شانزده سال فیض حضور در لشکرگاه امام زمان را دارم و از دار دنیا یک دل عاشق دارم و یک امید و آن هم خدمت به اسلام و کشور اسلامی
تـــــکــبـیـر
تکبیر فریادی برای بیداری کسانی که بزرگتر از او کسی را میپرستند ... و فریادی برای رهای از هرچه غیر اوست ...

بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 278336